مسافرت
سلام عسلکم . عزیز مامان این سومین مسافرت مشهد تو از زمانیه که پاهای کوچیک و قشنگت رو به این دنیا گذشتی . خداروشکر میکنم که امام رضا (ع) شما رو اینقدر دوست داره و از صدقه سر طلبیدن تو مارو هم به پابوسی بارگاهش میطلبه . شما ماشاا.. خوب حرف میزنی تو این مدت یاد گرفتی که هروقت بهت میگیم امیرحسین کجا آمدیم با یه صدایی خاصی و لهجه بامزه میگی مشد تو راه هم از هتل تا حرم هرچی موتو می بینی میگی ماتور خلاصه حسابی شیرین زبون شدی و سر همه همسفرامون رو با صحبتهای شیرینت گرم میکنی . تو قطار هم پسر خوبی بودی و مامان رو زیاد اذیت نکردی البته قطار مارو خیلی اذیت کرد تو راه رفت به مشهد یک قطاری از ریل خارج شده بود و ما یک چهار ساعتی تو ایستگاه سمنان معطل ...
نویسنده :
مامانی
8:29